-
معادلات نوین ژئوپلیتیک، چگونه نقش تنگه هرمز را تغییر میدهد؟
عصر تازه تنگهها
در جغرافیای انتقال انرژی، تنگهها تنها گذرگاه نیستند؛ بلکه نموداری از روابط قدرت، فناوری و سیاستند. تنگه هرمز، با سابقهای چند دههای در نقش «گلوگاه جهانی انرژی»، اکنون در حال بازتعریف نقش خود است. دادههای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۴ نشان میدهند که نه وابستگی کشورها به آن پایان یافته و نه اهمیتش به کلی فروکش کرده، اما زیر پوست این ثبات، دگرگونیهای زیرساختی و ژئواکونومیک در جریان است که نقش آن را از انحصار به انتخاب تغییر دادهاند.
-
تولد یک افسانه؛ وقتی سفارشهای پنتاگون از جنگ خبر میدهند!
شاخص پیتزا
در عصر دیجیتال، شاخص پیتزا از یک مشاهده محلی به یک پدیده جهانی تبدیل شده است. کاربران X و دیگر پلتفرمها با اشتیاق دادههای سفارش پیتزا را با رویدادهای ژئوپلیتیک مرتبط میکنند. در ژوئن ۲۰۲۵، وقتی یک حساب کاربری در شبکه X از «ترافیک بیسابقه» سفارشها خبر داد، این پست هزاران بار بازنشر شد و به گمانهزنیها درباره حملات قریبالوقوع آمریکا به ایران دامن زد. این نظریه نشاندهنده قدرت شبکههای اجتماعی در شکلدهی به روایتهای ژئوپلیتیک است.
-
آیا زغالسنگ میتواند راهحلی برای ناترازی انرژی ایران باشد؟
فرصت مغفول در بحران سوخت
زغالسنگ، بهرغم تمامی مخالفتها، همچنان ستون مهمی در تأمین انرژی جهانی است. با توجه به بحران ناترازی انرژی، وابستگی به واردات و ظرفیتهای مغفولمانده داخلی، توجه به صنعت زغالسنگ ضرورتی استراتژیک برای ایران است. این منبع ارزان، قابل ذخیره و بومی، میتواند نقش مهمی در کاهش فشار بر گاز، تأمین انرژی پایدار، جلوگیری از خروج ارز و توسعه منطقهای ایفا کند. بیتوجهی به آن، نهتنها موجب تضعیف امنیت انرژی کشور میشود، بلکه فرصتهای اشتغال، سرمایهگذاری و خودکفایی صنعتی را نیز از بین میبرد.
-
آیا ساختار فعلی پاسخگوی الزامات توسعه پایدار در صنایع معدنی هست؟
جراحی نهادی
برای توسعه پایدار صنایع معدنی، تفکیک ساختاری میان معادن و صنایع وابسته ضروری است؛ چرا که هرکدام ویژگیهای مکانی و زیستمحیطی متفاوتی دارند. تجربه کشورهایی مانند استرالیا نشان میدهد که با تدوین پروتکلهای ملی، نهادینهسازی نقش کارشناسان محیطزیست و بهرهگیری از فناوریهای مدیریت آب، میتوان میان بهرهبرداری اقتصادی و حفاظت زیستمحیطی تعادل ایجاد کرد. ایران نیز برای دستیابی به چنین تعادلی، نیازمند اصلاح ساختارها و رویکردهاست.
-
حکمرانی مؤثر در حوزه محیطزیست، چگونه ممکن میشود؟
تورم قوانین
مدیریت محیطزیست و صنعت معدن در ایران گرفتار بحران ساختاری، قوانین منسوخ، و سازمانهای موازی است. تداخل نهادی، انباشت قوانین متناقض، و اجرای ناقص، کارآیی را مختل کردهاند. تدوین قانون جامع، ادغام نهادها، و نوسازی ساختار نظارتی ضروری است. باید با بهرهگیری از علم روز، تکنولوژی مدرن و مشارکت ذینفعان، رویکردی هوشمند، فعال و متعادل میان توسعه و حفاظت اتخاذ کرد؛ وگرنه ادامه مسیر کنونی، کشور را در باتلاق تخریب و بینظمی فرو میبرد.
-
آیا اخراج مهاجران، میتواند ضربهای جدی به صنعت معدن وارد کند؟
کارگران بیپروانه
به رغم جنجالها درباره تأثیر مهاجران افغانستانی بر اقتصاد ایران، شواهد نشان میدهد حضور آنان در بخشهایی مانند معدن بسیار محدود بوده و خروجشان بحرانزا نیست. رکود معادن بیشتر ناشی از کمبود نقدینگی و بیثباتی اقتصادی است. در مقابل، مشاغل خدماتی و ساختمانی به نیروی مهاجر وابستهترند و با چالش مواجه میشوند. در نهایت، موفقیت در مدیریت مهاجرت، نیازمند رویکردی واقعگرایانه، مرحلهای و همراه با اصلاحات بازار کار است، نه تصمیمات دفعی و بدون پیوست اقتصادی!.