پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، در آمریکا نیز به گونهای دیگر، تعداد بانکها به مراتب بیشتر بوده و از یک زمانی به بعد تعداد بانکهای بزرگ آن افزایش پیدا کرده است. اما جامعه خوب جامعهای است که به همه چیز واقعبینانه نگاه کند و قبول کند که بانکها هم از جمله نهادهایی هستند که میتواند منافع مالی خوبی را برای برخی افراد ایجاد کند. هرچند از نظر اخلاقی کار درستی نمیکنند اما باید آن را بهعنوان یک واقعیت اجتماعی بپذیریم. نباید تصور کنیم که با مطالعه و مقرراتگذاری میتوانیم نظام بانکی ایجاد کنیم که مو لای درز آن نرود.
فکر میکنید چرا در آمریکا به یکباره بسیاری از بانکها بزرگ شدند و در همه ایالتها و حتی خارج از کشور شروع به فعالیت کردند؟ اگر دقت کنیم خواهیم دید که رفتار کنگره و رئیسجمهور وقت آمریکا به این صورت بوده که یکسری امتیازها به این بانکها داده و امتیازهایی نیز از آنها گرفتهاند؛ مثلاً وامهایی را به افرادی دادهاند تا بتوانند از طریق تبلیغات انتخاباتی وارد کنگره شوند و آنها قانون تصویب کنند که بانکها بتوانند در ایالتهای دیگر نیز شعبه بزنند. این نشان میدهد حتی در کشوری که فکر میکنیم بسیار اقتصاد محکم و قوانین سختی دارد نیز چنین رانتهایی وجود دارد.
سوال اینجاست که چرا برای فعالیت بانک، نظارت عمومی وجود دارد؟ چون بههرحال فعالیت بانکی تعهداتی در ترازنامه ایجاد میکند که ظاهراً تعهد بانک به مردم است؛ تعهداتی که یقه حکومت را نیز خواهد گرفت و مردم از حکومت توقع دارند درباره آن پاسخگو باشد. به همین دلیل باید سیستم نظارتی مطمئن شود، در داراییهایی که بانک تصاحب میکند، ناترازی مهمی ایجاد نشود که از پسِ تعهدات برنیاید؛ چراکه در کنار این ورشکستگی مالی چند پدیده اجتماعی و اقتصادی نیز رخ خواهد داد و حکومت باید تاوان و هزینه آن را بپردازد. هزینه بانکی را که درست کار نکند باید مردم از جیب خود بدهند. اتفاقی که در کشور ما یا از طریق تورم یا با گرفتن مالیات بیشتر به مردم تحمیل میشود و در نهایت باز زیان آن به جامعه بازمیگردد.
ارسال نظر