پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، صنعتیشدن رویایی بود که کرهجنوبی در ابتدای دهه ۱۹۵۰ میلادی ترسیم کرد؛ اگرچه وضعیت کشور در آن زمان بهنحوی بود که کمتر فردی به تحقق این رؤیا باور داشت، اما در نهایت پیش از آغاز دهه ۲۰۰۰ میلادی این رؤیا به واقعیت پیوست و در ادامه نیز کرهایها به خوبی در مسیر توسعه صنعتی پیش رفتند؛ بهنحوی که در بسیاری از صنایع مادر و پیشرفته از رقبای خود پیشی گرفته و تبدیل به یکی از بهترینها در دنیا شدند. فولادسازی پوسکو یک نمونه برجسته در زمینه پروژههای توسعهای است که بهرغم بدبینی جامعه بینالمللی به موفقیت بزرگی در زمینه فولادسازی به لحاظ کمی و کیفی رسید. روند احداث پوسکو از ایده تا اجرا و در نهایت موفقیت آن در کلاس جهانی، نتایج ارزشمندی برای کشورهای در حال توسعه به همراه آورد و این موضوع باعث شده تا بسیاری از تحلیلگران برای تدوین صنعت توسعه صنعتی در بخش فولادسازی به سراغ بنچمارک پوسکو بروند.
اما توسعه فولادسازی در کره همراه با چالشهای فراوانی بود؛ عزم سیاستگذاران کرهای برای ایجاد صنعت فولادی بزرگ، جدی بود و بروز چالشهای متعدد در این مسیر مانع دستیابی به آن رؤیای بزرگ نبود. پروژه POSCO به ما میآموزد که با وجود کمبود سرمایه و منابع فنی، امکانسنجی یک پروژه توسعه، زمانی میتواند تضمین شود که کشور مادر فناوری مورد نیاز خود را از خارج مطابق با شرایط خود انتخاب، تنظیم و بهبود بخشد. در این میان، خصوصیات و شرایط منابع خارجی به عنوان بخشی از همکاریهای توسعه میتواند برای کشورهای دریافت کننده، امکان غلبه بر مشکلات به ظاهر غیرقابل حل و تأمین سرمایه را فراهم سازد.
سیر صنعت فولاد کره
توسعه صنعت فولاد یکی از ضروریات، توسعه صنعتی کره در طول سالیان گذشته بود؛ سیاستمداران این کشور به ضرورت توسعه فولادسازی به لحاظ کمی و کیفی باور داشته و نقشه راهی در این مسیر تبیین کردند. تحقق نقشه توسعه فولادسازی در کره با موانع متعددی مواجه بود، بهنحوی که پروژه احداث یک واحد فولادی مدرن در این کشور بارها پیش از آغاز متوقف شد اما این موانع و شکستها باعث نشد که کرهجنوبی، رؤیای توسعه صنعت فولاد را کنار بگذارد. اولین طرح احداث یک واحد بزرگ فولادی در کره جنوبی پس از پایان جنگ در دهه ۱۹۵۰ و همزمان با فضای بازسازی اقتصادی در این کشور مطرح شد؛ با این حال تا ابتدای دهه ۱۹۶۰ تحرک جدی در زمینه تحقق این هدف انجام نشد و فولادسازی در این کشور به شکل محدود و سنتی خود باقی ماند.
در ژوئن ۱۹۵۷ اولین پیشنهاد ساخت یک واحد بزرگ و مدرن فولادی در کره جنوبی در منطقه موخو ارائه شد و اجرای این پروژه به تأمین هزینه ۳ میلیون دلاری نیاز داشت، کرهایها به دنبال تأمین سرمایه مورد نیاز از طریق آژانس همکاری بینالمللی ایالاتمتحده (ICA) بود. با این وجود تردید واشنگتن در اجرایی بودن این پروژه مانع از آن شد که این پیشنهاد به مرحله عمل برسد.
در ادامه در اوت ۱۹۵۸، وزارت بازرگانی و صنعت کره پیشنهاد دیگری را برای توسعه فولادسازی در این کشور طراحی و ارائه کرد، این طرح شامل احداث یک کارخانه فولاد یکپارچه، با قابلیت تولید سالانه ۲۰۰ هزار تن فولاد در منطقه یانگ بود، سرمایه خارجی مد نظر برای اجرای این پروژه برابر ۳۷ میلیون و ۴۵۰ هزار دلار بود اما عدم تحقق سرمایهگذاری خارجی مورد نظر باعث شد تا این طرح نیز بینتیجه به پایان برسد.
در سال ۱۹۶۰، جمهوری دوم کره شکل گرفت و سیاستگذاران کره در این زمان اولین برنامه توسعه ۵ ساله این کشور را تدوین کردند. در سند اول توسعه کره، بر لزوم احداث یک واحد بزرگ فولادی در این کشور تاکید شد. با این حال دولت در رأس کار با کودتای نظامی به سرعت منحل شد و به این ترتیب سومین طرح پیشنهادی برای توسعه فولادسازی در این کشور نیز بینتیجه ماند. با روی کار آمدن رهبران جمهوری سوم کره و تثبیت دولت، مجدد احداث یک واحد فولادی در این کشور مدنظر قرار گرفت. در طرح پیشنهادی جدید نیز بر تأمین سرمایه از شرکتهای آلمانی و آمریکایی تاکید شد، اما تلاش دولت برای جذب سرمایهگذاران خارجی مجدداً بینتیجه ماند. اگرچه غربیها امکانات و سرمایه لازم را برای حمایت از تأسیس یک واحد بزرگ و مدرن فولادی در کره داشتند، اما واهمه از شکست این پروژه باعث شد تا تمایلی به سرمایهگذاری در این خصوص نداشته باشند. این در حالی بود که وضعیت کره به لحاظ توان علمی و فنی نیز به نحوی نبود که بدون کمک خارجی امکان توسعه صنعت فولاد را داشته باشد.
همزمان با ارائه طرحهای مختلف در زمینه توسعه صنعت فولاد در کره و دست رد غرب برای تأمین مالی و فنی این پروژهها، فولادسازی در سایر نقاط دنیا به سرعت پیش میرفت. کشورهای اروپایی صنایع فولادی خود را تقویت کرده و بر میزان تولید فولاد در دنیا افزوده شد. این رشد تولید فولاد در دنیا همزمان با جهش تقاضا رقم خورد. این در حالی بود که در این زمان تقاضا برای فولادسازی در کره جنوبی نیز جهشی قابل ملاحظهای داشت و همین رشد تقاضا نیز مزید بر علت شد تا کرهجنوبی، رؤیای احداث یک واحد مدرن فولادی را با جدیت بیشتری دنبال کند.
رؤیای احداث یک واحد مدرن فولادی در کره در طول برنامه پنجساله اول این کشور محقق نشد؛ در ژوئیه ۱۹۶۶ برنامه پنجساله دوم توسعه کره جنوبی تدوین شد و در آن طرح ساخت یک واحد فولادی با ظرفیت تولید سالانه ۵۰۰ هزار تن فولاد تا سال ۱۹۷۱ نیز در نظر گرفته شد. در این طرح تاکید شد که تأمین سرمایه این پروژه با کمک ژاپن، آلمان و آمریکا انجام شود، در این راستا ظرف سال ۱۹۶۶ گروه شرکای بینالمللی فولاد کره موسوم به KISA شکل گرفت. نمایندگان هفت شرکت فولادی از کشورهای ایالات متحده، آلمان، انگلستان و ایتالیا در این گروه حاضر بوند. گروه KISA به بررسی طرح احداث واحد فولادی در کره جنوبی پرداخت. این بررسیها ۲ سال به طول انجامید اما در نهایت بدبینی سرمایهگذاران نسبت به نتیجهبخش بودن این پروژه باعث شد تا این گروه در سال ۱۹۶۹ منحل شده و طرح ساخت کارخانه فولاد در کره در نقطه صفر باقی بماند.
ناکامیهای غیرمنتظره کره جنوبی از مشارکت با غرب در ساخت یک واحد فولادی باعث شد تا هیأت برنامهریزی اقتصادی کره در ژوئن ۱۹۶۹، به تدوین طرحی جدید برای ساخت یک واحد فولادی در این کشور با تکیه بر تأمین سرمایه از ژاپن بپردازد؛ این طرح پوسکو نام گرفت. ظرفیت در نظر گرفته شده برای احداث فولاد پوسکو تولید سالانه یک میلیون تن محصول در فاز ابتدایی بود. با وجود این سیاستمداران کره این مرتبه به سرعت به این نتیجه رسیدند که تأمین مالی از ژاپن نیز به دشواری تأمین مالی از غرب است، بنابراین دولت کره تصمیم گرفت به جای جستوجوی سرمایهگذار ژاپنی از صندوق جبران خسارت ژاپن برای کره (JRF) برای تأمین مالی احداث یک واحد فولادی استفاده کند. پس از چند دور مذاکره، سرانجام دولت کره و ژاپن در دسامبر ۱۹۶۹ به توافق اساسی در زمینه تأمین مالی احداث یک واحد فولادی در کره جنوبی از محل صندوق جبران خسارت ژاپن رسیدند. سرمایه موردنظر برای ساخت این پروژه برابر ۱۲۳ میلیون دلار برآورد شد. به این ترتیب فاز اول پروژه پوسکو با ظرفیت تولید سالانه یک میلیون تن فولاد در سال ظرف ژوئیه ۱۹۷۳ کلید خورد، این طرح پس از ۳ سال به پایان رسید و در ادامه فازهای دوم، سوم و چهارم آن نیز بدون وقفه آغاز شد و پیش رفت بهنحوی که ظرفیت فولادسازی پوسکو به تولید سالانه ۹میلیون و ۱۰۰ هزار تن محصول در سال ۱۹۸۲ رسید. موفقیت کره در ساخت و تولید فولاد در پوسکو باعث شد تا دولت کره ساخت دومین مجتمع فولادی این کشور در گوانگ یانگ را در سال ۱۹۸۲ آغاز کرده و به این ترتیب این واحد فولادی با ظرفیت تولید سالانه ۱۱ میلیون و ۴۰۰ هزار تن محصول تا اکتبر ۱۹۹۲ تکمیل شود.
مرور تاریخ صنعت فولادسازی در کرهجنوبی از چالشهای گسترده سیاستگذاران این کشور در این مسیر حکایت دارد، با وجود این عزم کرهایها برای توسعه فولادسازی جدی بود و چالشهای متعدد در این مسیر نتوانست آنها را متوقف کند.
تقویت اقتصاد کره با راهاندازی پوسکو
با پیشروی پروژههای فولادی کره، که با آغاز احداث پوسکو در ابتدای ۱۹۷۰ آغاز شد و تا دهه ۱۹۹۰ میلادی ادامه یافت؛ شکاف سرمایه و دانش فنی میان کره و سایر اقتصادهای پیشرفته کاهش یافت. در حالی که دو سوم هزینه پروژه پوسکو در ابتدای کار از منابع خارجی تأمین میشد، این نسبت در طول زمان به کمتر از ۵۰ درصد رسید، به نحوی که کره جنوبی توانست ۵۰ درصد منابع مالی فاز چهارم پروژه پوسکو را از منابع داخلی این کشور تأمین کند. در عین حال کره جنوبی در دهه ۱۹۸۰ اقدام به ساخت کارخانههای فولادی دیگر با بودجه داخلی و وامهای خصوصی کرد. در زمان ساخت پروژه پوسکو سهم کالا، تجهیزات و ماشینآلات تولید داخلی در این پروژه تنها ۵/۱۲ درصد بود اما در زمان اجرای فاز چهارم پوسکو سهم تجهیزات و کالای داخلی از اجرای این پروژه به ۶۰ درصد رسید. به این ترتیب باید اذعان کرد که احداث یک واحد فولادی در کرهجنوبی اگرچه در گام اول هزینهزا بود، اما در ادامه باعث توانمندی اقتصادی و فنی این کشور شد.
آغاز و پایان حمایت دولتی
شاید مهمترین نتیجهای که کشورهای در حال توسعه میتوانند از روند توسعه پوسکو به دست آورند، نقش غیرقابل انکار سیاستگذاران در توسعه صنعتی کشور است. پروژه پوسکو با حمایت کامل دولتی احداث شد، روند توسعه پوسکو بیانگر آن است که حمایت دولتی برای ایجاد زیرساختهای مورد نیاز برای تقویت و محافظت از صنعت، ضرورتی غیرقابل انکار در کشورهایی در حال توسعه است. اجرای پروژههای توسعهای بزرگ در کشورهای در حال توسعه که عموماً با چالش تأمین مالی و فنی مواجه هستند به همکاری مستقیم و غیرمستقیم دولت نیاز دارد و در واقع بخشخصوصی به تنهایی توان غلبه بر چالشهای موجود را ندارد. در این شرایط نکته حائز اهمیت آن است که حمایت دولتی تا چه زمانی ادامه یابد و دولت چه زمانی میتواند امتیازات ارائه شده به صنایع را باز پس گیرد تا کارآیی بازار حفظ شود.
لزوم توسعه فولادسازی در ایران نیز در سالهای گذشته همواره مورد تاکید سیاستگذاران صنعتی کشور بوده بهنحوی که در برنامههای توسعهای ایران نیز بر افزایش ظرفیتسازی در صنعت فولاد کشور تاکید شده است. اما تفاوت ایران و کرهجنوبی در مسیر توسعه فولادسازی به تفاوت در رویکرد دولتها در حمایت از فولادسازان بازمیگردد. دولت کره برای سالیان متمادی حمایتی همهجانبه از صنایع فولادی داشت بهنحوی که این صنایع به مرحله بلوغ و توسعه برسند، اما سیاستگذاران داخلی به صنایع مختلف کشور از جمله بخش فولاد نگاهی درآمدی دارند. سیاستگذاران داخلی نهتنها حمایت مستقیمی از فولادیها در مسیر رشد تولید نداشتهاند که در ایفای وظایف اصلی خود نظیر تأمین زیرساخت نیز کوتاهی کردهاند و استمرار این رویه در طول سالیان متمادی باعث شده تا از توان فولادیها در مسیر توسعه و تولید کاسته شود.
راضیه احقاقی-نویسنده ماهنامه
ارسال نظر