• ۲۳ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۰
  • کد خبر: 77234
  • زمان مطالعه: ۱۴ دقیقه
عکس

در اقتصاد نوین، شرکت‌های بزرگ صنعتی و خدماتی نقش فراتر از کسب‌وکار صرف ایفا می‌کنند. این «بنگاه‌های توسعه‌ساز» در کشورهایی چون کره‌جنوبی، هند، چین و عربستان سعودی، به پیشران تحول‌های راهبردی تبدیل شده‌اند. آنها با همسویی اهداف تجاری با برنامه‌های ملی، از گذار به انرژی‌های پاک تا نوسازی زیرساخت‌ها، نشان می‌دهند رشد اقتصادی و توسعه فناورانه می‌تواند همزمان با پیشرفت اجتماعی و زیست‌محیطی پیش برود و موتور توسعه پایدار باشند.

پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، در کره‌جنوبی، بنگاه‌های بزرگ صنعتی با عبور از نقش‌های سنتی تولید، به بازیگران فعال در عرصه توسعه زیرساخت و فناوری‌های نو تبدیل شده‌اند. نمونه برجسته این تحول را می‌توان در عملکرد دو شرکت بزرگ POSCO و Samsung C&T مشاهده کرد. این دو شرکت با ورود به حوزه‌هایی مانند انرژی‌های تجدیدپذیر، هیدروژن سبز، صادرات فناوری و مشارکت در پروژه‌های بین‌المللی، الگوی بنگاه‌های توسعه‌ساز در اقتصادهای نوظهور به‌شمار می‌روند.

شرکت POSCO که سال‌ها به‌عنوان یکی از ستون‌های فولادسازی کره شناخته می‌شد، در سال‌های اخیر به شکل معناداری به سمت تولید فولادهای تخصصی با کاربردهای استراتژیک حرکت کرده است. عرضه فولاد مقاوم در برابر ترک‌خوردگی هیدروژنی (HIC) به پروژه گازی فادحیلی متعلق به شرکت آرامکو عربستان سعودی، یکی از برجسته‌ترین مصادیق این تغییر رویکرد است. این فولاد پیشرفته، به‌دلیل ویژگی‌های فنی خاص، تنها توسط تعداد معدودی از تولیدکنندگان در جهان عرضه می‌شود و دریافت تاییدیه آرامکو برای آن، جایگاه POSCO را در بازار جهانی فولادهای انرژی‌محور ارتقا داده است. همکاری با آرامکو، نه‌تنها درآمدزایی صادراتی به همراه داشت، بلکه موجب تقویت زنجیره صنعتی داخلی کره نیز شد. شرکت‌هایی مانند Hyundai Steel Pipe و SeAH Steel که پیش‌تر سهمی از پروژه‌های جهانی نداشتند، پس از تأمین فولاد توسط POSCO به تولید لوله‌ها و تجهیزات فشار قوی برای همین پروژه پرداخته‌اند. این زنجیره‌سازی داخلی، هم‌زمان با انتقال فناوری، اشتغال‌زایی و کاهش وابستگی به شرکت‌های اروپایی، باعث تحکیم قدرت صنعتی کره شده است.

از سوی دیگر، Samsung C&T، بازوی مهندسی و ساخت‌وساز گروه سامسونگ، با تمرکز بر انرژی‌های نوین به‌ویژه هیدروژن سبز، به یکی از بازیگران اصلی در زیرساخت‌های جهانی انرژی تبدیل شده است. در ژانویه ۲۰۲۲، این شرکت در کنار POSCO و صندوق سرمایه‌گذاری عمومی عربستان سعودی (PIF) تفاهم‌نامه‌ای برای اجرای پروژه تولید هیدروژن سبز در عربستان امضا کرد. این پروژه قرار است با انتخاب منطقه‌ای اقتصادی و انجام مطالعات امکان‌سنجی آغاز شود و سپس با توسعه زیرساخت‌های حمل‌ونقل، ذخیره‌سازی و صادرات هیدروژن ادامه یابد.

نکته حائز اهمیت در این همکاری، هم‌افزایی تجربه سامسونگ در اجرای پروژه‌های پیچیده مهندسی و سابقه PIF در تأمین مالی بزرگ، با فناوری تخصصی POSCO در تولید و ذخیره‌سازی هیدروژن است. عربستان با داشتن یکی از پایین‌ترین قیمت‌های تولید انرژی تجدیدپذیر در جهان، مقصدی راهبردی برای سرمایه‌گذاری‌های جهانی در حوزه هیدروژن محسوب می‌شود و این کنسرسیوم کره‌ای نقش مهمی در طراحی مدل‌های بین‌المللی انتقال انرژی ایفا می‌کند.

POSCO با هدف قرار گرفتن در میان ده تولیدکننده برتر هیدروژن جهان تا سال ۲۰۵۰، برنامه‌ریزی کرده است تا در گام نخست، ظرفیت تولید سالانه ۵۰۰ هزار تن هیدروژن را تا سال ۲۰۳۰ فراهم کند. این هدف نیازمند سرمایه‌گذاری ۱۰ تریلیون وون (حدود ۷.۶ میلیارد دلار) و توسعه فناوری‌های پیشرفته در زنجیره تولید و ذخیره‌سازی هیدروژن است. این شرکت پیش‌تر نیز در حوزه زیرساخت‌های فشار قوی و فولادهای مقاوم برای صنعت انرژی، موقعیت ممتاز داشته است و اکنون تلاش دارد این توانمندی را به بخش هیدروژن نیز منتقل کند. در مقابل، Samsung C&T در تلاش است تا بر پایه تجربیات خود در ساخت نیروگاه‌های خورشیدی، بادی و پروژه‌های انرژی پاک در خاورمیانه وارد سطح بالاتری از زنجیره ارزش انرژی شود. این شرکت اکنون پروژه‌های هیدروژن را به‌عنوان محور اصلی رشد آتی خود تعریف کرده و با تکیه بر شبکه مشتریان، توانایی فنی و شناخت از بازارهای خاورمیانه، در صدد ایفای نقش کلیدی در ساخت اکوسیستم جهانی انرژی پاک است.

در مجموع، تجربه مشترک پوسکو و سامسونگ نشان می‌دهد که چگونه بنگاه‌های بزرگ صنعتی می‌توانند از طریق تنوع‌بخشی استراتژیک، توسعه فناوری‌های نو و مشارکت‌های چندملیتی، هم‌زمان با افزایش سودآوری، نقش‌آفرینی فعالی در حل مسائل جهانی مانند بحران انرژی، تغییرات اقلیمی و وابستگی به سوخت‌های فسیلی داشته باشند. این شرکت‌ها با عبور از قالب تولید سنتی، خود را به موتور توسعه پایدار ملی و منطقه‌ای تبدیل کرده‌اند. کره‌جنوبی، از طریق چنین بنگاه‌هایی، نه‌تنها به جایگاهی ممتاز در زنجیره جهانی صنعت و انرژی دست یافته، بلکه نمونه‌ای الهام‌بخش برای سایر کشورهای در حال توسعه است که به دنبال ترکیب نوآوری، امنیت انرژی و دیپلماسی صنعتی در مقیاس جهانی هستند.

پرچم‌دار گذار انرژی هند

چگونه تاتا پاور، الگوی توسعه پایدار و تحول زیرساختی هند شد؟

در جهانی که با پیامدهای تغییرات اقلیمی و تخریب محیط‌زیست مواجه است، ضرورت عبور از انرژی‌های آلاینده به سمت منابع پایدار بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود. هند، به‌عنوان یکی از اقتصادهای نوظهور با رشد سریع، ناگزیر است نقش راهبردی در این گذار ایفا کند تا آینده‌ای سالم‌تر برای شهروندان خود و سیاره زمین رقم بزند. در این مسیر پرچالش، گروه تاتا و به‌ویژه زیرمجموعه آن، شرکت تاتا پاور، به نمادی از امید و پیشروی در مسیر توسعه انرژی پاک بدل شده است.

افزایش ظرفیت انرژی‌های تجدیدپذیر نه‌تنها راهی برای پاسخ به تقاضای فزاینده برق است، بلکه ابزاری مؤثر برای کاهش ردپای کربنی به‌شمار می‌آید. پذیرش گسترده منابعی همچون انرژی خورشیدی و بادی می‌تواند وابستگی هند به زغال‌سنگ و سوخت‌های فسیلی را کاهش دهد. شرکت تاتا پاور با تعهد جدی خود برای کربن‌زدایی کامل تا سال ۲۰۴۵، رویکردی آینده‌نگر را به نمایش گذاشته که می‌تواند الگوی کشورهای در حال توسعه باشد. درحالی‌که بسیاری از کشورهای در حال توسعه در کوتاه‌مدت ناچار به استفاده از سوخت‌های فسیلی برای تضمین امنیت انرژی هستند، مسیر بلندمدت به‌وضوح به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر سوق پیدا کرده است. توجیه اقتصادی منابع پاک، به همراه ظرفیت‌های نوظهور در ذخیره‌سازی انرژی (مانند باتری‌های صنعتی و سامانه‌های هیدروپمپی)، به‌زودی امکان تولید برق پاک، پایدار و ایمن را فراهم خواهد کرد. از منظر ایمنی، سیستم‌های ذخیره‌سازی مدرن در مقیاس شبکه‌ای، خطرات بسیار کمتری نسبت به نیروگاه‌های هسته‌ای یا زغال‌سنگی دارند.

اگرچه در برخی مقاطع، تمرکز هند بر زغال‌سنگ ممکن است سیگنال انحراف از اهداف اقلیمی تلقی شود، اما عملکرد بازیگران کلیدی صنعت برق نشان می‌دهد که گذار به انرژی پاک همچنان در جریان است. تاتا پاور در میان شرکت‌های خصوصی، جایگاهی پیشرو دارد. این شرکت با هدف‌گذاری روشن برای رسیدن به کربن صفر تا سال ۲۰۴۵، اثبات کرده که رشد اقتصادی و حفاظت از محیط‌زیست می‌توانند به‌طور همزمان و هماهنگ دنبال شوند.

تعهد تاتا پاور به توسعه انرژی پاک تنها جنبه‌ای از مسئولیت اجتماعی شرکتی ندارد، بلکه الگویی برای سایر شرکت‌های خدماتی نیز فراهم کرده است. این شرکت با توقف سرمایه‌گذاری در ساخت نیروگاه‌های جدید زغال‌سنگی و تمرکز کامل بر گسترش ظرفیت تجدیدپذیر، استانداردی تازه برای رفتار مسئولانه در صنعت انرژی هند تعیین کرده است. در بازه زمانی ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۳، ظرفیت نیروگاه‌های حرارتی این شرکت تنها ۲.۳ درصد رشد سالانه داشته، درحالی‌که ظرفیت تجدیدپذیر آن با نرخ رشد ۱۸.۴ درصد، تقریباً چهار برابر شده است. این تغییر مسیر، افزون بر کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای، منجر به بهبود کیفیت هوا، افزایش امنیت انرژی و خلق فرصت‌های شغلی نیز شده است.

فعالیت‌های تاتا پاور فراتر از تولید برق در مقیاس شبکه‌ای گسترش یافته است. این شرکت اکنون در زنجیره کامل انرژی پاک فعال است: در حوزه مهندسی و اجرای پروژه‌های خورشیدی (EPC) با سفارشاتی به ارزش حدود ۱۰۰ میلیارد روپیه، در انرژی خورشیدی پشت‌بامی با شبکه توزیع در بیش از ۲۷۵ ناحیه و در زمینه پمپ‌های خورشیدی با نصب بیش از ۱۰۰ هزار پمپ فعالیت می‌کند. تاتا پاور همچنین در سال‌های اخیر به زیرساخت‌های شارژ خودروهای برقی ورود کرده است. تاکنون حدود ۴,۵۰۰ ایستگاه شارژ عمومی در سطح کشور نصب کرده و حضور فعالی در حوزه شارژ خانگی دارد. در حال حاضر، این شرکت تنها بازیگر بزرگ در حوزه خورشیدی خارج از شبکه (off-grid solar) در هند محسوب می‌شود.

در راستای سیاست‌های تشویقی دولت، تاتا پاور در حال احداث ظرفیت تولید ماژول‌های خورشیدی با مقیاس ۴ گیگاوات است؛ پروژه‌ای که در قالب طرح مشوق‌های تولید (PLI) اجرا می‌شود. این اقدام، نه‌تنها هزینه تولید را کاهش می‌دهد، بلکه این شرکت را در موقعیت مناسبی برای پاسخ‌گویی به تقاضای روبه‌رشد داخلی و صادراتی قرار می‌دهد. این بخش‌ها دقیقاً همان حوزه‌هایی هستند که دولت هند نیز به‌عنوان اولویت‌های راهبردی در برنامه‌های گذار انرژی خود تعریف کرده است.

موفقیت تاتا پاور در جذب سرمایه‌های بین‌المللی در حوزه انرژی پاک نیز شایان توجه است. این شرکت به‌واسطه شفافیت در گزارش‌دهی زیست محیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) و بهبود امتیازهای مرتبط، توانسته است سرمایه‌گذاران معتبر جهانی را جذب کند. از جمله، تاتا پاور نخستین شرکت هندی است که توانسته ۳۲۰ میلیون دلار وام مرتبط با پایداری از مؤسسات خارجی دریافت کند. همچنین، صندوق ثروت ملی امارات (Mubadala) و شرکت بلک‌راک در سال گذشته با سرمایه‌گذاری ۵۲۵ میلیون دلاری در زیرمجموعه انرژی‌های تجدیدپذیر این شرکت مشارکت کردند. از این رو، در شرایطی که آثار تغییرات اقلیمی روزبه‌روز محسوس‌تر می‌شود و فشارهای جهانی برای گذار به انرژی پاک شدت گرفته است، عملکرد تاتا پاور بیش از هر زمان دیگری معنادار به‌نظر می‌رسد. این شرکت نشان داده که گذار به انرژی پاک صرفاً یک انتخاب اخلاقی نیست، بلکه راهبردی هوشمندانه برای رشد اقتصادی، حفظ امنیت ملی و افزایش تاب‌آوری زیست محیطی است. در حالی‌که دولت هند همچنان در حال ارزیابی گزینه‌های مختلف است، تاتا پاور با اقدامات پیش‌دستانه خود، نقشه راهی شفاف برای آینده انرژی هند ترسیم کرده است؛ مسیری که دیگر شرکت‌ها نیز می‌توانند و باید از آن پیروی کنند.

تحول در چین

بنگاه‌های دولتی، چگونه زیرساخت چین را بازطراحی کردند؟

در اقتصاد دولتی چین، شرکت‌های بزرگ دولتی (SOEs) نه‌تنها تولیدکننده و ارائه‌دهنده خدمات هستند، بلکه نقش‌آفرینان اصلی در اجرای برنامه‌های توسعه ملی هستند. این شرکت‌ها، به‌ویژه در یک دهه اخیر، با پشتیبانی نهادهای مرکزی و سیاستگذاری یکپارچه، به ابزاری برای تحقق راهبردهای کلان اقتصادی و زیرساختی بدل شده‌اند. چین با تکیه بر این شرکت‌ها، مسیر توسعه‌ای متفاوت از الگوهای بازارمحور غربی پیموده و با ترکیب قدرت برنامه‌ریزی متمرکز، ظرفیت صنعتی و فناوری بومی، توانسته یکی از گسترده‌ترین و سریع‌ترین نوسازی‌های زیرساختی تاریخ معاصر را رقم بزند.

برنامه‌های پنج‌ساله توسعه، به‌ویژه برنامه چهاردهم (۲۰۲۱–۲۰۲۵)، نقشه راه اجرای این سیاست‌ها بوده‌اند. در این چارچوب، شرکت‌های دولتی به‌عنوان بازوی عملیاتی دولت در پیاده‌سازی اهدافی چون «کربن‌زدایی»، «نوآوری فناورانه»، «دیجیتالی‌سازی» و «توازن منطقه‌ای» عمل می‌کنند. نهادهایی چون کمیسیون توسعه و اصلاحات ملی (NDRC) و دولت‌های محلی، همسو با این شرکت‌ها، محیطی فراهم کرده‌اند که در آن پروژه‌های زیرساختی عظیم با سرعت، انسجام و اثربخشی بالا اجرا می‌شوند.

در حوزه حمل‌ونقل، چین با توسعه بی‌سابقه مترو در ده‌ها شهر، به‌ویژه کلان‌شهرهایی چون پکن، شانگهای و گوانگ‌ژو، توانسته ظرفیت جابه‌جایی شهری را به‌طرز چشمگیری افزایش دهد. این پروژه‌ها نه‌تنها ترافیک و آلودگی هوا را کاهش داده‌اند، بلکه از طریق ساخت ایستگاه‌های چندمنظوره، به ابزار توسعه اقتصادی محلی نیز بدل شده‌اند. در مقیاس ملی، شبکه قطار سریع‌السیر چین با بیش از ۴۰ هزار کیلومتر طول، جابه‌جایی بین‌شهری را متحول کرده و فرصت‌های اقتصادی در مناطق کمتر توسعه‌یافته داخلی را افزایش داده است.

زیرساخت هوایی نیز تحول یافته است. فرودگاه داکسینگ پکن، به‌عنوان یکی از پیشرفته‌ترین پایانه‌های هوایی جهان، فقط نماد معماری یا لجستیک نیست، بلکه بخش‌هایی از یک اکوسیستم اقتصادی پیشرفته از جمله مناطق آزاد، پارک‌های فناوری، مراکز آموزش هوانوردی و هاب‌های صادراتی را در خود جای داده است. این مدل در فرودگاه تیان‌فو چنگدو نیز پیاده شده و به‌نوعی پیوند لجستیک هوایی با اقتصاد دیجیتال را فراهم کرده است.

در حوزه انرژی، چین با سرمایه‌گذاری در فناوری‌های تولید، انتقال و ذخیره انرژی، به‌ویژه از طریق شرکت‌هایی مانند PowerChina و State Grid، به یکی از پیشگامان جهانی انرژی پاک بدل شده است. توسعه خطوط فوق‌ولتاژ (UHV) برای انتقال برق از غرب کشور که منابع بادی و خورشیدی غنی‌تری دارد به شرق صنعتی، یکی از موفق‌ترین پروژه‌های اتصال انرژی تجدیدپذیر به شبکه سراسری جهان است. State Grid به‌تنهایی سالانه صدها میلیارد یوان برای توسعه شبکه‌های برق انعطاف‌پذیر، کم‌کربن و هوشمند هزینه می‌کند. در کنار آن، پروژه‌هایی برای ساخت نیروگاه‌های بادی با توربین‌های غول‌پیکر، پنل‌های خورشیدی پرفشار و سیستم‌های ذخیره‌سازی باتری و پمپی در جریان است.

اما آنچه این توسعه فیزیکی را به یک الگوی مدرن بدل می‌کند، پیوند آن با دیجیتال‌سازی است. پروژه‌هایی نظیر شبکه هوشمند برق (Smart Grid)، زیرساخت شهرهای هوشمند و اینترنت اشیا در سطح شهری، باعث شده‌اند که چین نه‌فقط زیرساختی نو بسازد، بلکه آن را هوشمند، قابل کنترل و پربازده کند. داده‌های بلادرنگ از مصرف انرژی، آب، ترافیک و کیفیت هوا در کلان‌شهرهایی مانند شانگهای و شنزن، امکان تصمیم‌گیری سریع و تخصیص بهینه منابع را فراهم کرده‌اند.

یکی دیگر از وجوه ممتاز مدل چینی، همکاری میان شرکت‌های دولتی در قالب زنجیره ارزش داخلی است. در احداث یک نیروگاه، یک شرکت طراحی و ساخت را انجام می‌دهد، دیگری مسئول اتصال به شبکه برق است و سومی به آموزش نیروی انسانی محلی برای بهره‌برداری از آن می‌پردازد. این هم‌افزایی میان‌نهادی، مانع دوباره‌کاری، اتلاف منابع و تأخیرهای رایج در پروژه‌های بزرگ می‌شود.

چین همچنین الگوی خود را به خارج صادر کرده است. پروژه کمربند و جاده (BRI) بستر این صادرات است. شرکت‌هایی مانند China Communications Construction و China Harbour Engineering اکنون در ده‌ها کشور آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتین، مترو، فرودگاه، نیروگاه و پل می‌سازند و تجربه توسعه درون‌زای چین را به پروژه‌های برون‌مرزی منتقل می‌کنند. این اقدامات، نه‌فقط قدرت اقتصادی چین، بلکه نفوذ ژئوپلیتیک آن را نیز افزایش داده‌اند.

در کنار توسعه فیزیکی، شرکت‌های دولتی چینی مأموریت‌های اجتماعی نیز برعهده دارند. در بسیاری از پروژه‌ها، مراکز آموزش فنی، کارگاه‌های مهارتی و الزامات اشتغال محلی در نظر گرفته شده است. . شرکت‌هایی مانند PowerChina حتی در مناطق محروم اقدام به تربیت نیروهای فنی در زمینه انرژی تجدیدپذیر کرده‌اند. این سیاست‌ها به تقویت سرمایه انسانی و عدالت فضایی کمک کرده‌اند.

در نهایت، تجربه چین در بازطراحی زیرساخت‌ها نشان می‌دهد که برنامه‌ریزی متمرکز، سرمایه‌گذاری هدفمند، انسجام نهادی و تکیه بر بنگاه‌های توسعه‌گرا، می‌تواند در زمانی کوتاه، شکاف‌های زیرساختی را نه‌تنها ترمیم، بلکه به فرصت رقابت جهانی بدل کند. مدلی که در آن توسعه فیزیکی، دیجیتال، اجتماعی و ژئوپلیتیک، به‌صورت هم‌زمان و هماهنگ به‌پیش می‌رود؛ و این دقیقاً چیزی است که کشورهای در حال توسعه در جست‌وجوی آن هستند.

عربستان در مسیر خورشید

آرامکو، چگونه در شکل‌دهی به آینده انرژی پاک خاورمیانه، نقش‌آفرینی می‌کند؟

عربستان سعودی، کشوری که دهه‌ها با استخراج منابع فسیلی از زیر زمین شناخته شده بود، اکنون با جدیت چشمگیری به دنبال بهره‌گیری از انرژی آسمان است. سیاست‌های دولتی آینده‌نگر، برنامه‌های اقتصادی برای تنوع‌بخشی و هدف‌گذاری جسورانه برای کاهش وابستگی به نفت، موجب شده‌اند که انرژی خورشیدی به یکی از محورهای استراتژیک برنامه‌های توسعه‌ای این کشور در چارچوب «چشم‌انداز ۲۰۳۰» تبدیل شود. برنامه ملی انرژی‌های تجدیدپذیر (NREP) در عربستان، هدفی بلندپروازانه را دنبال می‌کند: تولید ۴۰ گیگاوات برق خورشیدی تا سال ۲۰۳۰. بر اساس تحلیل شرکت تحقیقاتی «Mordor Intelligence»، بازار انرژی خورشیدی عربستان طی دوره ۲۰۲۴ تا ۲۰۲۹ با نرخ رشد مرکب سالانه ۵۱ درصد رشد خواهد کرد. چنین رشدی در منطقه‌ای با منابع فسیلی فراوان، گواهی است بر یک تغییر بنیادین در سیاستگذاری انرژی.

از سوی دیگر، شرکت آرامکو نیز فراتر از نقش سنتی خود به‌عنوان غول نفتی جهان، در این حرکت ملی سهم جدی ایفا می‌کند. پروژه‌هایی مانند نور انرژی ۱ در منطقه نئوم، با بهره‌گیری از سیستم‌های پاک‌کننده روباتیک بدون آب و پنل‌های خورشیدی دوطرفه (bifacial)، نمایانگر تعهد صنعتی به کارآیی بالا و حفظ منابع آبی است. این فناوری‌ها علاوه بر کاهش هزینه‌های عملیاتی، بهره‌وری انرژی را در محیط‌های دشوار عربستان (گرما و گرد و غبار) به‌طور چشمگیری افزایش می‌دهند. به گفته کارشناسان شرکت Oliver Wyman، ادغام فناوری‌های هوش مصنوعی و شبکه‌های هوشمند در پروژه‌های خورشیدی عربستان، امکان پیش‌بینی مصرف، تحلیل الگوهای آب‌وهوایی و بهینه‌سازی تولید انرژی را فراهم کرده است. همچنین پروژه NEOM Green Hydrogen، نمونه‌ای از استفاده ترکیبی انرژی خورشیدی برای تولید هیدروژن و آمونیاک سبز است که آینده صادرات انرژی پاک را برای عربستان ترسیم می‌کند.

دانشگاه علوم و فناوری ملک عبدالله (KAUST) نیز در خط مقدم تحقیق و توسعه فناوری‌های نوین خورشیدی قرار دارد. پروژه‌های این دانشگاه شامل سلول‌های هیبریدی پروسکایت-سیلیکون و پنل‌های دوطرفه نسل جدید است؛ فناوری‌هایی که قابلیت تحمل گرما و گردوغبار را داشته و برای محیط بومی عربستان بهینه شده‌اند. همچنین، محققان این دانشگاه در حال طراحی سیستم‌های مدیریت حرارتی پیشرفته هستند تا بازده سلول‌ها در دماهای بالا حفظ شود.

برخی شرکت‌های نوآور مانند Mirai Solar نیز پنل‌هایی با قابلیت تولید برق از نور پراکنده همراه با کنترل سایه طراحی کرده‌اند که امکان به‌کارگیری در سازه‌های هوشمند و متحرک را فراهم می‌کند. پروژه‌هایی چون سودیر (Sudair Solar PV) نیز از فناوری ردیابی خورشید و پنل‌های دوطرفه بهره می‌برند و نمونه‌ای از راهبرد عربستان برای استفاده از تکنولوژی‌های پیشرفته در تولید برق پاک هستند.

افزون بر دستاوردهای فنی، انرژی خورشیدی به محرک تنوع اقتصادی کشور نیز تبدیل شده است. طبق برنامه‌های «Vision 2030»، عربستان هدف دارد تا ۵۸.۷ گیگاوات انرژی تجدیدپذیر تا سال ۲۰۳۰ تولید کند که ۴۰ گیگاوات آن از طریق خورشید تأمین می‌شود. این هدف، زمینه‌ساز رشد صنایع جانبی مانند تولید داخلی پنل، باتری، سیستم‌های ذخیره‌سازی و حتی صادرات هیدروژن خواهد شد. به گفته مشاوران PwC، با تحقق این هدف، عربستان سالانه ۱.۲ میلیون تن هیدروژن سبز تولید خواهد کرد. این رویکرد، به آزادسازی نفت برای صادرات بیشتر، افزایش درآمدهای ارزی و تقویت امنیت انرژی در سطح ملی و منطقه‌ای منجر می‌شود. از منظر حکمرانی و سرمایه‌گذاری، دولت عربستان چارچوبی حمایتی برای مشارکت بخش خصوصی در پروژه‌های خورشیدی ایجاد کرده است. این سیاست‌ها شامل قراردادهای تضمینی خرید برق (PPA)، اصلاح تعرفه‌ها و تسهیل مجوزهاست که همگی فضای سرمایه‌گذاری را برای بازیگران داخلی و بین‌المللی جذاب‌تر کرده‌اند. برنامه NREP به‌تنهایی هدف جذب ۳۰ تا ۵۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در انرژی تجدیدپذیر را دنبال می‌کند. با وجود این پیشرفت‌ها، موانعی نیز بر سر راه توسعه سریع صنعت خورشیدی وجود دارد. چالش‌هایی همچون وابستگی به زنجیره جهانی تأمین (خصوصاً چین)، کمبود نیروی متخصص داخلی، نیاز به بومی‌سازی فناوری و تاب‌آوری سیستم‌ها در برابر دمای بالا از جمله ملاحظات کلیدی هستند. دولت عربستان با راه‌اندازی برنامه‌هایی چون توسعه تولید ملی تجهیزات خورشیدی، آموزش مهارت‌های فنی و شراکت با سازندگان بین‌المللی درصدد پاسخ‌گویی به این چالش‌هاست.

به طور کلی، مسیر عربستان برای گذار انرژی، ترکیبی از سیاستگذاری دقیق، سرمایه‌گذاری جسورانه، فناوری پیشرفته و مشارکت بین‌المللی است. آنچه این مسیر را متمایز می‌سازد، جهت‌گیری استراتژیک و پایدار آن برای تبدیل شدن به قطب منطقه‌ای و حتی جهانی انرژی پاک است. عربستان دیگر تنها صادرکننده نفت نیست؛ بلکه بازیگر مؤثر در نقشه جهانی آینده انرژی خواهد بود.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =